برند اکتر، کارگردان و مشاور خصوصی برندِ شما

 

به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی است.

بخوان به نام پروردگارت! که [جهان و موجوداتش را] آفرید؛
انسان را از خون بسته به وجود آورد؛
بخوان! درحالی‌که پروردگارت کریم‌ترینِ [کریمان] است؛
همان‌که به‌وسیلۀ قلم، نوشتن آموخت؛
[و] به انسان آنچه را که نمی‌دانست تعلیم داد؛

{یگانه آموزگار جهان آفرین}

آغاز گر برند اکتر، آقای پروا { his stage name }،

دانش آموخته DBA و کارگردانی سینما هستند. ایشان اولین کارگردان برند ایران است؛ مفهوم کارگردان برند در برند اکتر ، چکیده ی رویارویی پروا با چالش های پی در پی، در طول مدت زندگی 40 ساله خود است. پروا بعنوان یک پدر، گرم و سرد زندگی را با آمیخته ای خلاقانه میان هنر و مدیریت، در تخصص های بین رشته ای رونمایی کرده است.

همچنین ایشان بنیان گذار مفهوم کارگردانی برند و راهبر هویت در برند اکتر هستند؛ این یعنی داشتن نگاه {کارگردان گونه} به برند، برند آفرینی و برندینگ.

از هم گامی با خدا در کارگردانی برند؛  تا اکران نام ایرانی.

 

چنین نیست [که همۀ انسان‌ها اهل سپاس نسبت به علم و قلم و نعمت هنر نوشتن باشند،]

بلکه انسان طغیانگر است؛
برای این‌که [با تکیه بر خیالات واهی،] خود را [از مهر خداوند] بی‌نیاز پنداشت؛
مسلّماً بازگشت [همه] فقط به‌ سوی پروردگار توست؛

{یگانه آموزگار جهان آفرین}

در باور ما طراحی، تدوین و اکران سناریویی بلند برای خلق برند های آینده، بر مبنای یک اصل پایه ای و راهبردی ممکن است؛

ارزش های معنا گرایانه و اصیل {Spiritual & Original Core Values}

 در مدیریت برند از آن ها بعنوان یکی از ارکان جهت ساز برند یاد می شود.

{ با راستی و رستی، تا یکدستی و قوی دستی }؛

در میزان سن های متعدد از صحنه ی زندگی برند ها، رخداد این اصل پایه ای را اینگونه تجربه کردیم؛

مدیران خودخواه، دیکتاتور ، بداخلاق، زهد فروش، بی هنر  و نمایشی، نمی توانند خالق یا راهبر یک برند با فرهنگ متمایز و خوب باشند.

اینان آمده اند که نمانند.

کسی که دلبسته ی مال پرستی باشد و فارغ از نگرش برنده برنده {برای کارمندان، ذی نفعان و جامعه} زیست می کند؛ بار ها آزمودیم و اینان از جنس برند حقیقی نشدند. که اگر می شدند جای تعجب داشت. سرچشمه جوشش و زایش و خلق کردن های دم به دم را برای خلق برند های آینده، در دوری از زهد فروشی، یگانه پرستی حقیقی و یک دل شدن با خویشتن راستین یافتیم.

چه اینکه در نیایش کورش (یا به گویش دیگر داریوش) هم برای سربلندی نام ایرانی اینگونه آمده است:

 

ای آفریدگار هستی؛

این بزرگ سرزمینم و مردمم را؛

از دشمن، از خشک سالی و از دروغ به دور بدار .

این نوشته بر دیوار جنوبی کاخ آپادانا کنده شده است. از این سخن دانسته می شود که پادشاهی نامدار، از سمت این سه مورد بر کشورش بیم دارد. خطر دشمن از ناحیه بیگانگان است؛ دشمن خونخوار نه به کوچک رحم می کند نه به بزرگ. خشکسالی بلایی است آسمانی که جز سیاه روزی و مرگ همگانی ثمری ندارد .
اما دروغ ایمان را می برد و کشور را از درون ویران می سازد . ایمان که رفت هر جرم و جنایتی ارتکابش آسان می شود. کشوری که مردمش از ارتکاب جرم و جنایت بیم نداشته باشد، سرانجامی شوم در پیش خواهند داشت .

اگر یک فیلم کوتاه هم، سناریوی خوبی را نداشته باشد؛ و یا خوب کارگردانی و تولید نشده باشد، برای مخاطبانش باور پذیر نخواهد بود. از این روی برندهای موفق نیز، باید براساس سناریویی جان دار و قوی، برای مخاطبان اکران شوند؛ تا باور پذیر و قابل اعتماد باشند.

باور داریم که باید آوای کلاکت کارگردان برند را، در صحنه ای که نقش اول آن هویتی حقیقی، اصیل و معتبر داشته باشد بشنویم. داشتن یک برند قدرتمند (شخصی و یا سازمانی)، تنها و تنها راهکار پیروزی در این دوران بحران زده است. وقتی روح هویتی یکپارچه ای زندگی برند را فرا بگیرد، بر اساس سناریویی ماندگار، نقش آفرینی متمایزی را در میزانسن های منحصر بفرد خود اکران می کند.

دلا کمتر نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بی سامان مپوشان
در این خرقه بسی آلودگی هست
خوشا وقت قبای می فروشان 

{حافظِ جان}

 

به اکران آینده خوش آمدید.
از  کارگردانی برند خودت
تا اکران نام ایرانی
برایِ ایران ...